آنقدر نیستی که انگار هیچوقت نبوده ای!
من حالا نیاز دارم که باشی ... که صدایم کنی ... که دست هایم را بگیری ...
دل نازک شده ام
به تلنگری می شکنم!
انتظار زیادیست خواستنت توی این لحظه های سیاه!
بودنت به اندازه ی یک کلمه ی چند حرفی ... ؟
نمی دانم ... شاید هم هست!
فقط می دانم که دلم می خواست باشی ...
به اندازه ی یک کلمه فقط!

نظرات شما عزیزان:
کلبه ی کاغذی 
ساعت17:55---19 آبان 1390
|